پیرزنه ، زنگ زده خونه ... میگه مامان تشریف دارن؟
میگم کاریشون داشتین؟
میگه پـَـ نـَـ پـَـ به این بهونه میخواستم با خودت بیشتر آشنا شم... امروز کی وقتت آزاده ؟
****************************
دوستم میپرسه تو هم مثل من به طبیعت
و دریا و گل و چیزای رمانتیک علاقه داری؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ من فقط به زباله دونی و آشغال
و توالت عمومی و چیزای چندش آور علاقه دارم!
**************************** ادامه مطلب ...
جلسه امتحان (93/3/3)
مفاهیم چراغ راهنمایی و رانندگی (93/2/29)
قیافه ی پسرا و دخترا هنگام ...
شب امتحان در خوابگاه دختران و پسران
داستان جالب و شاید هم خنده دار (شنوایی)
مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.
به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد.ولی نمیدانست این موضوع را چگونه با او در
میان بگذارد.به این خاطر نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.
دکتر گفت:برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان شنوایی همسرت چقدر است ، آزمایش
ساده ای وجود دارد.این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو./....
ابتدا در فاصله ی 4 متری او بایست و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو.اگر نشنید، همین
کار را در فاصله ی 3 متری تکرار کن.بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا هنگامی که جواب
بدهد.آن شب همسر ان مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه ی شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته
بود. مرد به خودش گفت:الان فاصله ی ما حدود 4 متر است.بگذار امتحان کنم.
سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:
عزیزم شام چی داریم؟؟؟؟؟؟
جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت اشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره
پرسید و بازهم جوابی نشنید.بازهم به جلوتر رفت و به درب اشپزخانه رسید.سوالش را تکرار
کرد و بازهم جوابی نشنید.این بار جلوتر رفت و درست پشت سر همسرش گفت:
عزیزم شام چی داریم؟؟؟
و هسرش گفت:
مگه کری ؟؟؟!! برای چهارمین بار میگم :
خوراک مرغ.