گل نرگس

گل نرگس

تا جمعه ی موعودت من پیر شوم شاید / از برکه ی این دنیا تبخیر شوم شاید ________________________________________________________ وبلاگ عمومی - مهدویتی
گل نرگس

گل نرگس

تا جمعه ی موعودت من پیر شوم شاید / از برکه ی این دنیا تبخیر شوم شاید ________________________________________________________ وبلاگ عمومی - مهدویتی

داستان تعداد یاران واقعی امام زمان(عج)

 از افرادی که محضر باهر النور مولای زمان خویش را درک نمود؛ عالم عامل، قدوة الاقران و الاماثل آقای آقا شیخ علی حلاوی است که در دوران غیبت کبری به محضر آن حضرت (عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرفیاب گردیده است.

این حکایت از سید العلماء العاملین و سند الفقهاء الراشدین حجه الاسلام آقای آقا سید علی اکبر خوئی دامت برکاته که از جمله معاصرین و از زمره مجاورین مشهد رضوی عرش قرین است به این صورت نقل گردیده است :

وقتی در نجف اشرف جهت انجام کاری که در نظرم بود از بازار محله سیفیه عبور می کردم، در اثناء راه نظرم به قبه ای شبیه به  مسجد افتاد که بر بالای سردرِ آن، زیارت مختصری از حضرت صاحب الزمان و خلیفه الرحمن (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته شده بود و بالای آن نوشته بود: «هذا مقام صاحب الزمان » و مردمان آن دیار از دور و نزدیک به زیارت آن مکان رفته و به ساحت قدسی باری تعالی دعا و تضرع و زاری و توسل می جستند.

لذا از اهالی حله درباره دلیل انتساب آن جایگاه به حضرت صاحب الزمان سوال نمودم. همگی بالإتفاق گفتند این مکان خانه یکی از اهل علم این شهر به نام آقا شیخ علی؛ مردی بسیار زاهد و عابد و متقی بوده است.

شیخ علی، در تمامی اوقات، منتظر ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و مشغول خطاب و عتاب با آن حضرت بوده است که ای مولای من، این غیبت شما از دیدگان، در این تعدد سال ها و اعصار چه دلیلی دارد؟ چه آن که تعداد مخلصین شما لااقل در همین شهر حله به بیش از هزار نفر می رسد! پس چرا ظهور نمی فرمایی تا دنیا را پر از قسط و عدل نمائی؟!

ادامه مطلب ...

داستان جالب

 

شنوایی:::::::


مردی متوجه شد که گوش همسرش سنگین شده و شنوایی اش کم شده است.


به نظرش رسید که همسرش باید سمعک بگذارد.ولی نمیدانست این موضوع را چگونه با او در

 

 میان بگذارد.به این خاطر نزد دکتر خانوادگیشان رفت و مشکل را با او در میان گذاشت.


دکتر گفت:برای اینکه بتوانی دقیقتر به من بگویی که میزان شنوایی همسرت چقدر است ، آزمایش

 

 ساده ای وجود دارد.این کار را انجام بده و جوابش را به من بگو./....

 

ابتدا در فاصله ی 4 متری او بایست  و با صدای معمولی ، مطلبی را به او بگو.اگر نشنید، همین

 

 کار را در فاصله ی 3 متری تکرار کن.بعد در 2 متری و به همین ترتیب تا هنگامی که جواب


بدهد.آن شب همسر ان مرد در آشپزخانه سرگرم تهیه ی شام بود و خود او در اتاق پذیرایی نشسته

 

بود. مرد به خودش گفت:الان فاصله ی ما حدود 4 متر است.بگذار امتحان کنم.


سپس با صدای معمولی از همسرش پرسید:


عزیزم شام چی داریم؟؟؟؟؟؟


جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به جلوتر به سمت اشپزخانه رفت و همان سوال را دوباره

 

پرسید و بازهم جوابی نشنید.بازهم به جلوتر رفت و به درب اشپزخانه رسید.سوالش را تکرار

 

کرد و بازهم جوابی نشنید.این بار جلوتر رفت و درست پشت سر همسرش گفت:

 

عزیزم شام چی داریم؟؟؟

 

و هسرش گفت:

 

مگه کری ؟؟؟!! برای چهارمین بار میگم :

 

خوراک مرغ.